فرهنگی

زیبایی در تفاوت هاست!

جشنواره فرهنگی

زیبایی در تفاوت هاست!

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ. اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر آشنا شوید در حقيقت بهترین شما نزد خداوند پرهيزگارترين شماست. (سوره۴۹: الحجرات)

یکی از آیات قرآن که من واقعا عاشق آن هستم همین آیه است. فرض کنید انسان های روی کره زمین همه یک جور و یک شکل و یک قیافه و یک زبان بودند. در این صورت همه چیز با هم قاطی می شد و کسی نمی توانست انسان ها را با یک ویژگی متفاوت از دیگری تشخیص بدهد. مثل همین مشکلی که من اینجا در چین دارم که همه آدم ها را با هم قاطی می کنم. مثلا اگر دوست نزدیک چینی خودم را در یک شهر دیگر ببینم فکر می کنم فرد دیگری است و بی تفاوت از کنار او می گذرم. تنوع در رنگ ها، زبان ها و قومیت ها انسان ها را تبدیل به یک رنگین کمان بسیار زیبا نموده که از آن طریق هم حظ بصری حاصل می شود و هم از یکنواختی و خسته کنندگی خارج می شود. اما از تمامی این قومیت ها کدامشان از همه بهتر هستند. کدام زبان، فرهنگ و یا کشور سرآمد دیگران هستند. ژاپنی، آلمانی، فرانسوی، روسی و یا …؟ اگر از من می پرسید می گویم هیچ کدام. اتفاقا تمام این کشورها درست است که در حال حاضر پیشرفت های چشمگیری داشته اند ولی قضاوت در مورد آنها نباید تنها معطوف به شرایط حال حاضر آنها باشد بلکه آنچه معیار است گذشته و پیشینه آنها در کنار شرایط فعلی آنها است و از این حیث اگر بدون تعصب و منصفانه بخواهیم داوری کنیم می بینیم که گذشته این ها عموما همراه با استعمار، چپاول، قتل و غارت و جنایت بوده و تنها چند صباحی است که به قول معروف آدم شده اند و معلوم نیست سرنوشت آنها  در آینده چگونه رقم بخورد و  بیشتر آنچه که هم اکنون دارند چه بسا حاصل چپاول ملت های ضعیف در زمان استعمار باشد. در این نوشته قصد ندارم موضوع را سیاسی بکنم و باز می گردم به سوال نخست. بهترین ها چه کسانی هستند؟ قرآن به این سوال به بهترین شکل ممکن  پاسخ داده است. بهترین شما نزد خدا با تقوی ترین شماست. من در حد سواد خود اینجا فرد با تقوی را چنین معنی می کنم: با تقوی یعنی آدم پرهیزکار، با معرفت، انسان، شریف، با وجدان، با غیرت، با مرام و کسی که هوای نفس بر او غلبه ندارد و در این تعریف ملیت، زبان و ثروت محلی از اعراب ندارد. خط کشی و مرزبندی بین ملت ها یکی از رایج ترین خطاهای امروزی است. اینکه بگوییم مثلا فلان ملت خوب است و فلان ملت  بد همه ناشی از فقدان اطلاعات است. اصلا ما ملت خوب و یا ملت بد نداریم. بله حکومت خوب و حکومت بد داریم ولی در مورد ملت ها چنین قضاوتی نابجا است. ملت ها ترکیبی هستند از آدم های خوب و آدم های بد  و این اصلا درست نیست که مثلا بگوییم عرب ها بد هستند و اروپایی ها خوب ، چه در غیر این صورت می توان صدها مثال در نقض آن آورد. یکی از خوبی های زبان آموزی در کنار بسیاری از فواید دیگر آن، این است که شما از طریق آن به درک و شناخت بهتری از ملت ها دست می یابید و این خود در تحکیم صلح جهانی  و هم زیستی مسالمت آمیز بین ملت ها کمک فراوانی می کند. به این شکل شما وقتی در ظاهر تصور می کنی با فلان ملت فرسنگ ها فاصله فرهنگی و عقیدتی داری وقتی چند دقیقه ای با وی با یک زبان مشترک صحبت می کنی در همان لحظات اول متوجه می شوی که او نیز همان برادر و یا خواهر خودت است که در نقطه ای دورتر از تو زندگی می کند.

5 / 100

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *